تفاوت میان آواز و ساز

✍ یادداشت هایی از آوای جاوید: شماره اول
تهیه کننده: حمیدرضا فرهنگ

آواز و ساز، تفاوت ها و تشابه ها

تفاوت میان آواز و ساز در موسیقی ایرانی

* * *

صوت بنا به تعریف دارای چهار ویژگی است:

  • ارتفاع صوت یا زیر و بمی (Pitch): که می توان آنها را با نامگذاری نت ها مانند دو، ر، می، فا و … شناسایی و اجرا نمود.
  • دینامیک یا شدت صوت (Dynamics): که بسته به نحوه نواختن یک نت از نرم تا محکم مشخص می گردد.
  • رنگ یا جنس صدا (Tone Color): این موضوع تابع فرکانس های ثانویه نت ها است و بدین ترتیب یک نت می تواند دارای رنگ های مختلف صوتی باشد.

       مثل اجرای نت دو باسازهای مختلف که باوجود این که همگی یک نت رامینوازند ولی اصوات باهم تفاوت دارند.

  • کشش صوت (Duration): که تابعی از نواختن یک نت با زمان های متفاوت است و با کشش هایی نظیر گرد،سفید،سیاه و… سنجیده میشود

 

با توجه به تعریف فوق از صوت، عوامل زیر را به اختصار می توان به عنوان تفاوت ها و تشابهات میان ساز و آواز از دیدگاه یک سازهای موسیقایی برشمرد:

الف- رَنگ صوتی:

 مهم ترین عامل تفکیک صوتی در بین سازهای مختلف، رنگ، جنس و به عبارت دیگر شخصیت صوتی آنها است.

صدایی که با شنیدن آن نوع ساز و یا حتی در بعضی موارد نوازنده آن ساز را خواهیم شناخت.

پس بنابراین صدای هر سازی رنگ خاص خودش را دارد، با رنگ های صوتی مشخص و محدود؛

به عنوان مثال سازهایی مانند ویولون، تار، سه تار و یا گیتار را در نظر بگیریم، همه این سازها صدایی با رنگ مشخص با پارامترهای فیزیکی خاص خودشان را دارند؛

حال اگر هزاران نمونه آن هم ساخته شود باز هم مولفه های صوتی صدا همان خواهد بود با تفاوتهایی اندک در جنس صوت و البته در محدوده صوتی مشخص و ویژه آن ساز.

ولی حنجره انسان از دیدگاه یک ساز موسیقایی، حکایتی دیگری دارد؛

ظرافتهایی که در ساختار حنجره انسان، تارهای صوتی و مکانیسم تولید صوت نهفته است به گونه ای دیگر است.

تنوع رنگهای صوتی آن به تعداد انسانهای روی زمین است یعنی بی انتها. هیچ دو انسانی را نمی توان پیدا کرد که صدایشان مثل هم باشد و هر کس را از روی صدایش براحتی میتوان شناخت.

ب- توانایی پوشش فرکانسی در تولید صوت، بصورت پیوسته و رعایت فواصل و نسبتهای نغمات از هر فرکانس:

 توانایی ایجاد صوت توسط حنجره انسان بصورت پیوسته است ( مانند ویولون و یا کمانچه)

در صورتی که پوشش فرکانسی سازهایی مثل سنتور و یا تار بصورت منفصل یا ناپیوسته است.

علاوه بر آن ذهن یک خواننده متبحر، بطرزی شگفت انگیز و حیرت آور که خود موضوعی قابل تامل است،

توانایی آن را دارد که با تغیر نت پایه در هر نغمه ای، در کسری از ثانیه نسبتها و فواصل نغمه مورد نظر را بر اساس فرکانس نت پایه جدید، شناسایی و اجرا نماید.

به عنوان مثال اگر در مرحله اول دستگاه ماهور با پایه نت از دو را اجرا نماییم و خواننده بخواند و در مرحله دوم نت پایه را به اندازه یک کما بالا ببرید

حنجره بلافاصله با رعایت فواصل و نسبتهای دستگاه ماهور، این گام را بدون کوچکترین محدودیت از نظر کوک ساز و قابل اجرا بودن،

به یک کما بالاتر منتقل و اجرا می کند.

ج-کانون تولید صوت و تاثیر متقابل بر بدن انسان:

سازها را با توجه به کانون تولید صوت می توان به دو گروه کلی تقسیم نمود:

گروه اول سازهایی هستند که مولد صوت خارج از بدن انسان است.

مانند: تار، سه تار، سنتور، کمانچه و تنبک.

گروه دوم نیز سازهایی هستند که کانون تولید صوت، سینه انسان است و نفس انسان مولد ایجاد صوت است.

تولید صوت دراین گروه سازها، همراه با ارتعاشات فیزیکی مستقیم برروی سینه وبالتبع انتقال آن به تمامی بدن خواهد بود.  (مانند: آواز و نی.)

در نظر بگیرید سازی مانند سنتور در جلو نوازنده قرار می گیرد، تنبک بر روی پاها می نشیند، تار و سه تار در دامن نوازنده قرار می گیرد،

و از طرف دیگر نی  با دم مستقیم نوازنده به صدا در می آید و کمتر کسی است که بتواند سوز عمیق نی را انکار کند. ( آتش عشق است کاندر نی فتاد)

در نهایت هم آواز که صوت مستقیما از درون سینه برمی خیزد.

موضوع دقیقا مرتبط با کانون تولید صوت می باشد.

  ارتعاشات صوتی، بر روی سر بدن و خصوصا سینه،  ارتباطی عمیق تر و مستقیم تر با خواننده برقرار می کند

و خود شخص نوازنده یا خواننده از همه تاثیرپذیری بیشتری خواهد داشت.

د-توانایی تکلم:

 حنجره انسان تنها سازی است که موهبت کلام یاگفتار رادارد واز این جنبه قابل مقایسه باهیچ سازی نمیباشد.

این ویژگی، دریچه ای جدید و بی پایان بسوی فرهنگ و ادبیات هر کشوری می گشاید.

آمیختن کلام با موسیقی، علاوه بر ایجاد امکانات متنوع در نغمات و به تبع آن در آهنگسازی، ارتباطی نزدیکتر با مخاطب خود ایجاد می کند.

شنونده عامی موسیقی که وسیع ترین طیف مخاطبین موسیقی هستند از طریق شنیدن شعر و محتواهای زیبای نهفته مانند داستان، عشق و عاشقی، پند واندرز، مناجات و یا تعلیمات دکترینی در آن، ارتباطی عمیق تر و نزدیکتر با موسیقی برقرار می کند

و زمان بیشتری را می تواند با موسیقی طی نماید.

نغمات به اشعار جانی دیگر می دهند و به جرات می توان گفت موسیقی اثر بخشی شعر را دوچندان می کند.

از سوی دیگر اشعار شاعران بزرگی چون حافظ، سعدی، نظامی و مولانا و … آنقدر پر محتوا و عمیق هستند که گویی نغمات بهانه ای هستند برای خوانش این اشعار. شعر و موسیقی هر دو هنرهایی هستند در کنار یکدیگر برای تجلی یک زیبایی آسمانی و هیچ گونه برتری یکی بر دیگری نخواهد بود.

با اندکی مطالعه در منابع موسیقی قدیم ایران چنین میبینیم که موسیقدانان قدیم، باالتفاق حنجره انسان را اکمل سازها دانسته اند و قطعا محوری بودن نقش آواز در موسیقی قدیم بسیاری اقوام را بتوان ناشی از عوامل فوق دانست.

در نظر گرفتن ملاحظات فوق به هیچ عنوان منجر به رتبه بندی سازها نخواهد شد، چرا که مهم ترین مسئله در خلق یک اثر موسیقایی بعنوان یک هنر، تجلی زیبایی است، آنهم در فرم های مختلف که با رقص شگفت انگیز و مسحور کننده اصوات حاصل میگردد.

این نغمات نیز در قالب امکانات مختلف مولد های صوتی که در واقع سازها می باشند، خواهند بود. در این میان، خواننده و نوازنده تنها به عنوان یک علّت از علل مختلف ایجاد موسیقی، در خلق این اثر مشارکت می کند.

* * *

تفاوت میان آواز و ساز در موسیقی ایرانی


 *   *   *

مشاهده ی بسته ی ویدئویی آموزش آواز آوای جاوید | مشاهده ی بسته ی ویدئویی آموزش سه تار آوای جاوید

(Visited 315 times, 1 visits today)

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *