“به نام آنكه زيباست وزيبايي را دوست دارد”

“تقليد در آواز ايراني”

نوشته ی حمیدرضا فرهنگ

(قسمت دوم)

* * *
مسئله ای که امروز گریبانگیر موسیقی ما شده است ردیف زدگی است.  ودر پی آن هم تقلید محضدر همه سطوح. اگر مسئله تقلید و پیروی محض از مربی در تمام سطوح و پارامترها ادامه یابد برداشتهای نو ویا به عبارتی طراوت و تازگی و خلاقیت در جایگاه درست آن از موسیقی ما خواهد رفت. و موسیقی اصیل تبدیل به امری تکراری وکسل کننده خواهد شد.
در زمانی نه چندان دور در سرزمین ما ایران خوانندگان ونوازندگان بسیاری می خواندند و می نواختند. هر کس با رنگ و بوی خاص خودش، با سبک و سیاق خودش، با لحن خودش و با صدای خودش. همه می خواندند زیبا و دلنشین. همه ما آنها را می شناسیم. موسیقی ما مانند رنگین کمانی زیبا بود. همه رنگی در خودش داشت و مانند گنبدهایفیروزه ای شهرمان پر از نقش و نگار بود. شهری است پر کرشمه خوبانزشش جهت آنچه امروز موسیقی ما دچار آن شده است برداشتی نادرست از تقلید می باشد. و این مسئله منحصر به موسیقی سنتی نیز نمی باشد.
خلق را تقلیدشان بر باد داد            ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
تقلید سبک و شیوه خوانندگی خصوصا تقلید لحن و یا به نوعی تقلید صدا چه در حوزه موسیقی سنتی و چه در حوزه موسیقی پاپ آواز ما را فلج کرده است.
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد                   بنـــــده طلعت آن باش که آنـــــی دارد
البته ناگفته نماند نقش رسانه های گروهی نظیر رادیو و تلویزیون و شبکه های اجتماعی در پیدایش این پدیده نقشی اساسی است. این پدیده را می توان بمباران اطلاعاتی و یا بمباران صوتی هم نامید.
وقتی شما در طول زندگی روزمره خود به طور دائم یک نوع صدا را گوش کنید ناخواسته اثر این صدا در آواز شما هم پیدا خواهد شد و این مسئله بسیار اساسی است چرا که این اتفاق کاملا ناخودآگاه است و به همین دلیل خوانندگان حرفه ای بشدت به این موضوع توجه دارند و گوش خود را به هر صدایی نمی سپارند.
* * *
“پایان قسمت دوم”
(Visited 26 times, 1 visits today)

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *