دکلمه غزلی از حافظ | سالها دل طلب جام جم از ما می کرد

145 نمایش

0 پسند

دکلمه غزلی از حافظ ( سالها دل طلب جام جم از ما می کرد )

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد / وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد

گوهری کز صدفِ کُون و مکان بیرون است / طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌کرد

مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش / کو به تأییدِ نظر حلِّ معما می‌کرد

دیدمش خُرَّم و خندان قدحِ باده به دست / و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جامِ جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟ / گفت آن روز که این گنبدِ مینا می‌کرد

بیدلی در همه احوال خدا با او بود / او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این همه شعبدهٔ خویش که می‌کرد این جا / سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند / جُرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیضِ روحُ القُدُس ار باز مدد فرماید / دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسلهٔ زلفِ بُتان از پی چیست / گفت حافظ گله‌ای از دلِ شیدا می‌کرد

* * * * *

غزل شماره ۱۴۳ از غزلیات حافظ

اجرا توسط هنرجوی عزیز : غزل غلامی

ضبط :24 مرداد 1402 اصفهان

یکی از کلاس های پربار موسسه آوای جاوید برگزاری کلاس های دکلمه خوانی و حفظ اشعار پارسی برای کودکان و نوجوانان است

که هدف این کلاس ها آشنایی هرچه بیشتر آینده سازان این مرزو بوم با فرهنگ و هنر پارسی میباشد

با امید آینده ای روشن برای این عزیزان

───****───

* * *

مشاهده ی بسته ی ویدئویی آموزش آواز آوای جاوید | مشاهده ی بسته ی ویدئویی آموزش سه تار آوای جاوید

(Visited 145 times, 1 visits today)